توضیحات
معرفی
خلاصه داستان: ایکیوسان در اصل پسر یک امپراطور بود که در دوره حکومت شوگونها که حکومت را از دست امپراطور خارج کردند، مادرش مجبور شد به همسری یک شوگون برود و برای همین او را به معبد فرستاد. این کودک در معبد وضع خیلی خوبی داشت و به زودی پیشرفت کرد و یک نقاش، شاعر، خوشنویس و استاد ذهن شد. ایکیوسان آنقدر باهوش بود که برای هر مشکلی راه حلی پیدا میکرد.